نوآوری باز به فرایند نوآوری در بسیاری از شرکتها و سازمانهای صنعتی شتاب بخشیده است. این رویکرد بالنسبه نوین به توسعه نوآوری، امکان دریافت انبوهی از ایدههای خلاقانه از فناوران و نوآوران سراسر جهان را ـ که از جوانب مختلفی به یک مساله مینگرند ـ فراهم ساخته است و همچون یک ابزار کارآمد در دستان مهندسان و کارشناسان واحدهای تحقیق و توسعه بنگاههای صنعتی قرار گرفته است. به واقع این رویکرد نوین به نوآوری سبب گشودن فرصتها و چشماندازهای تازه و فراتر از تصورات به روی بنگاههای صنعتی شده است.
به گواهی بنگاههایی که نوآوری باز را به خدمت گرفتهاند، در غیاب نوآوری باز و صرفاً با اتکا به چارچوبها و روشهای متعارف کارشناسان تحقیق و توسعه و تولید که به شکل سنتی به بررسی مشکلات و توسعه راهحل میپردازند، پیداکردن سریع راهحلها و فناوریهای کارآمد برای مشکلات پیچیده فنی شرکتهای بزرگ امکانپذیر نیست.
بر خلاف باور مدیرانی که تا کنون نوآوری باز را به خدمت نگرفته و آن را محکوم به شکست میدانند، ارتقا، بهبود و شتابگرفتن فرآیند توسعه نوآوری به واسطه نوآوری باز یک حقیقت انکارناشدنی است. برخی از مدیران و صنعتگران با دیده شک و تردید و بسیار سختگیرانه به الگوی نوآوری باز مینگرند. آنها گرچه بارها از برکات نوآوری باز شنیدهاند، اما به سبب عدم اطمینان نسبت به خروجیهای آن، از قدم گذاشتن در این مسیر میهراسند. اما زمان آن رسیده است که مدیران بنگاههای صنعتی این نگرانیها را کنار بگذارند …
آنچه پیش رو دارید، واکاوی 5 تصور غلط و رایج درباره نوآوری باز به قلم اندی زینگا، مدیرعامل ناین سیگما است که آن را میتوان حاصل 13 سال تجربه مدیران این شرکت در بیش از 2500 همکاری با سازمانها و شرکتها در صنایع و حوزههای مختلف همچون خودرو، غذا، سلامت، انرژی، معدن، محیط زیست و ساختمان دانست؛ تصوراتی برپایه فرضیات نادرست، همچون تهدید مالکیت فکری به واسطه نوآوری باز، گشودن درهای شرکت به روی رقبا و افشای اطلاعات محرمانه شرکت، یا نیاز به سرمایهگذاری مالی هنگفت یا صرف زمان بسیار!
مدیران ناین سیگما در بیش از یک دهه فعالیت با شنیدن پرسشها و دغدغههای مدیران صنعتی و مطالعه تحلیلها و آسیبشناسیها، گلوگاههای واقعی نوآوری باز را شناسایی کرده و به شیوههای عملیاتی و واقعبینانهای برای نوآوری باز دست یافتهاند. به باور زینگا اگر منتقدان نوآوری باز بیشتر درباره آن بدانند، در خواهند یافت که بسیاری از نگرانیها در این باره واقعی نیستند. به اعتقاد وی، اغلب مخاطبان و مشتریان ناین سیگما به سبب چرخه عمر نسبتاً کوتاه محصولات خود نیازمند نوآوری هستند تا بتوانند در میدان رقابت باقی بمانند.
نگاهی به 5 تصور غلط و رایج درباره نوآوری باز
تصور اشتباه اول: «نوآوری باز» یعنی افشای مسائل محرمانه شرکت
در فرآیند توسعه محصول گاهی اوقات شما نیازمند یک ایده خلاقانه، طرح، فناوری یا قطعه جدید هستید که توسعه آن به تنهایی برایتان مقدور نیست. دقیقا در همان لحظه است که شما فرایند نوآوری باز را کلید میزنید و در یک فرآیند باز و مشارکتی از فناوران و نوآوران سراسر جهان میخواهید تا برای مشکل شما راهحل ارائه کنند. بنابراین هروقت به آنچه که در جستجویش هستید برسید، فرآیند نوآوری باز را متوقف کرده و از ارائه جزئیات بیشتر در ارتباط با سایر مشکلات یا چالشهای خود میپرهیزید.
به بیان دیگر در فرایند نوآوری باز همه جنبههای سازمان باز و در معرض دید عموم قرار نمیگیرد، بلکه افشای چالشها و مشکلات شرکت تنها به شکل محدود و کنترلشده، در مقاطع زمانی مشخص و صرفاً در خصوص موضوعات خاصی که برای شما از اهمیت/اولویت راهبردی برخوردار است، اتفاق میافتد. در نوآوری باز تمرکز شما صرفاً بر یک مساله خاص و محدود است که بسته به نحوه صورتبندی مساله، حتی میتواند حامل هیچ رد پا یا نشانهای از کاربردها یا اهداف آتی شما نباشد و اصطلاحاً «چیزی را لو ندهد». در بسیاری از موارد، مشکل مورد نظر شما میتواند مشکلی باشد که سایر شرکتها نیز کمابیش با آن مواجهند یا هنوز بازاری برای آن وجود ندارد. در این وضعیت نوآوری باز نه تنها منجر به افشای اطلاعات محرمانه شرکت شما نمیشود، بلکه برعکس در صورت یافتن پاسخ یا پاسخهای مطلوب، شرکت شما را چند گام جدی از رقبا جلو میاندازد.
تصور اشتباه دوم: «نوآوری باز» جایگزین تحقیق و توسعه داخلی (R&D) است
اثربخشی نوآوری باز مستلزم آن است که شرکتها بتوانند ایدهها، راهحلها یا فناوریها برآمده از فرایند نوآوری باز را ارزیابی کنند و اطمینان یابند که این راهحلها یا فناوریها میتواند در فرایند تولید یا چرخه توسعه محصول مورد استفاده قرار گیرد. در غیر این صورت اساساً امکان ترکیب و بهرهگیری از خروجیهای نوآوری باز در فرایندهای داخلی شرکت یا سازمان وجود ندارد. به بیان دیگر بدون داشتن یک تیم تحقیق و توسعه توانمند که توانایی ادغام ایدهها، راهحلها یا فناوریهای دریافتی در فرایندهای شرکت را داشته باشد، نمیتوان به اثربخشی نوآوری باز امیدوار بود.
بنابراین نوآوری باز را نمیتوان و نباید جایگزین تحقیق و توسعه داخلی بنگاه دانست، بلکه میبایست به منظور تکمیل و شتاببخشیدن به فرآیند تحقیق و توسعه در مقاطع زمانی خاص هوشمندانه از آن بهره برد. بیتردید مدیران و کارشناسان واحدهای تحقیق و توسعه در جهتدهی و اثربخشی فرآیند نوآوری باز نقشی اساسی دارند. فرایند نوآوری باز از طرح و صورتبندی مساله گرفته تا ارزیابی پاسخها (راهحلها یا فناوریها) و انتخاب مناسبترین آنها و ادغام و یکپارچهسازی آن با فرایندها، محصولات یا خدمات شرکت مستلزم مشارکت پررنگ و فعال کارشناسان تحقیق و توسعه است.
تصور اشتباه سوم : نوآوری باز مالکیت فکری را به خطر میاندازد
در فرایند نوآوری باز شرکتها اگر لازم بدانند، توصیفی از کاربردهایی که به دنبال آن هستند یا نحوه تعیین تکلیف مالکیت فکری طرحها ارائه نمیدهند و تنها زمانی که متقاعد شوند راهحل پیشنهادی به معنای واقعی ارزشمند و مطابق انتظار و خواست آنهاست، با ارائهدهندگان/صاحبان آن راهحل توافقنامه عدم افشا (NDA) امضا میکنند. بنابراین در جریان فرآیند نوآوری باز هیچ خطری متوجه مالکیت فکری شرکتها یا صاحبان طرحها نیست.
تصور اشتباه چهارم: با نوآوری باز میتوان محصول آماده عرضه به بازار پیدا کرد!
برخی از مدیرانی که علاقمند به استفاده از فرآیند نوآوری باز هستند، بر این باورند که به کمک نوآوری باز به راحتی میتوان به محصولات آماده عرضه به بازار دست یافت. گرچه محتمل است که شرکت شما در خلال نوآوری باز با یک محصول آماده غافلگیر شود، اما ارزش واقعی فرآیند نوآوری باز در این است که به فرآیند توسعه محصول، خدمت یا سیستم در شرکت شتاب ببخشد، فرآیند تحقیق و توسعه داخلی شرکت شما را با ورودیهایی از آن سوی مرزهای شرکت تقویت کند و نیازهای فنی یا حتی غیرفنی شرکت شما را در مقاطع بحرانی رفع کند.
قدرت واقعی نوآوری باز آنجاست که یک شرکت در مسیر کسب فناوری یا دانشی گام بر میدارد که جزئی از یک کل بزرگتر به شمار میرود، کاستیها و نواقص آن را مرتفع میکند و نهایتاً امکان ارائه محصول یا خدمتی نوین و بزرگتر به بازار را فراهم میسازد.
تصور اشتباه پنجم: نوآوری باز مستلزم سرمایهگذاری هنگفت است
گرچه هزینههای یک پروژه نوآوری باز وابسته به مقیاس آن و جاهطلبی متقاضی است، اما اغلب تجارب نوآوری باز در زمانهایی به مراتب کوتاهتر از تحقیق و توسعه داخلی و با صرف هزینههای به مراتب کمتر از آن به نتیجه رسیده است. اغلب مدیرانی که معتقدند نوآوری باز هزینههای زیادی دارد و زمان قابل توجهی میطلبد، برداشت دقیقی از هزینه، زمان و ریسک پروژههای تحقیق و توسعه داخلی خود ندارند. آنها در بهترین حالت دستمزد مستقیم کارشناسان واحد تحقیق و توسعه را ملاک قرار میدهند، و معمولاً دو چیز را نادیده میگیرند: 1) هزینههای غیرمستقیم/سربار تحقیق و توسعه، و 2) ریسکهای تحقیق و توسعه. چه بسیار پروژههای تحقیق و توسعه داخلی که ماهها و بلکه سالها بدون نتیجه ماندهاند، حال آن که با استفاده از رویکرد نوآوری باز میتوان آنها را ظرف کمتر از یک سال با هزینههای به مراتب کمتر به نتیجه رساند.
***
تفاوتی نمیکند که در مرحله تحقیق، توسعه، مهندسی، تجاریسازی یا تولید باشید؛ نوآوری باز را میتوان در تمام مراحل اجرای یک پروژه توسعه محصول به کار گرفت. در هر یک از مراحل این فرایند معمولاً فرصتی برای نگاه به آن سوی دیوارهای شرکت و استفاده از ظرفیتهای بالقوه اما نامحدود بیرونی وجود دارد. دست کم اگر شرکت شما تجربهای در خصوص نوآوری باز ندارد، به کارگزاران نوآوری باز مانند ناینسیگما یا آیچلنج اعتماد کنید و اجازه دهید در این مسیر به شما کمک کنند.